عشقولانه...
برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 194
عشق راهي براي ابراز احساسات است….اما براي ابراز عشقتان نبايد حتماً منتظر مناسبات و فرصت هاي خاص باشيد. با به كار بستن اين عادات ساده اما مهم در زندگي خود، رابطه عشقيتان را بيش از پيش رونق بخشيد تا شما نيز جزء زوج هاي خوشبخت به حساب بياييد.
1. حداقل روزي يكبار به همسرتان بگوييد “دوستت دارم”. مطمئن باشيد كه همسرتان به شنيدن اين كلمات نياز دارد.
2. موقع سلام و خداحافظي همديگر را در آغوش گرفته و ببوسيد.
3. تا پايان عمرتان، قرار ملاقات هاي عاشقانه تان فقط با همسرتان باشد. با همسرتان حتي بيشتر از زمانيكه دوست پسر يا دوست دخترتان بود رفتار كنيد. يادتان باشد كه هميشه بايد عاشق و معشوق باقي بمانيد. پس وقتي براي شام بيرون مي رويد، درب را براي خانمتان باز كنيد، صندلي را براي وي بيرون بكشيد، و موقع قدم زدن دست هاي همديگر را بگيريد.
4. مسائل پيش پا افتاده را جدي نگيريد. مي توانيد اجازه دهيد كه عادات بد همسرتان اعصابتان را به هم بريزد و اذيتتان كند. مي توانيد هم اين عادات را بپذيريد و براي بهبود وضعيت تلاش كنيد. آيا همسرتان عادت دارد در خميردندان را موقع مسواك زدن باز بگذارد؟ خميردندانتان را جدا كنيد. آيا شوهرتان عادت دارد لباسهايش را در همه جاي خانه پخش كند؟ توجه نكنيد، يا اگر هم خيلي اذيتتان ميكند آنها را جمع كنيد، و هميشه به خاطر داشته باشيد كه در قبال اين گذشت شما، همسرتان هم كارهاي فوق العاده اي برايتان خواهد كرد.
5. به جنبه مثبت قضيه فكر كنيد. به جاي اينكه در مورد راه هايي كه همسرتان موجب ياس و ناراحتي شما مي شود فكر كنيد، در مورد همه چيزهاي مثبتي درمورد او فكر كنيد كه هميشه نظرتان را جلب مي كرده است.
6. وقتي عصباني مي شويد، كمي صبر كنيد. وقتي هر دوي شما عصباني هستيد، اصلاً با هم صحبت نكنيد. چند دقيقه صبر كنيد، بيرون رفته و كمي قدم بزنيد، يا روي تخت دراز بكشيد. براي مدتي از همديگر دور شويد. يك مكث كوتاه به هر دو شما اين امكان را مي دهد كه به جاي ناراحت كردن و رنجاندن همديگر، عاقلانه درمورد چيزي كه موجب ناراحتيتان شده است با يكديگر صحبت كنيد.
7. هيچوقت از اسرار و ضعف هاي همسرتان برعليه او استفاده نكنيد. آنچه كه به نظر غير مهم، جزئي، و پيش پا افتاده مي آيد ممكن است در نظر همسرتان بسيار جدي و پراهميت باشد. بايد تشخيص دهيد كه چه چيز براي همسرتان مهم است و به هيچ عنوان درمورد آن با دوستانتان، مادرتان، خانواده همسرتان و يا هيچ كس ديگر صحبت نكنيد. همچنين سعي نكنيد موقع دعوا آن مسائل را به رخ او بكشيد. يك رابطه عاشقانه رابطه اي است كه طرفين بتوانند به همديگر اعتماد كنند و رازهاي درونيشان را براي هم مطرح كنند.
8. اول به همسرتان فكر كنيد. اگر هر دوي شما اينكار را انجام دهيد، مطمئن باشيد رابطه اي بسيار لذت بخش در انتظارتان خواهد بود. تا مي توانيد در جواب درخواست هاي همسرتان پاسخ مثبت بدهيد و تلاش كنيد كه زندگي را براي او راحت تر كنيد و مطئن باشيد او نيز همين كار را براي شما خواهد كرد.
9. به همسرتان احترام بگذاريد. به هيچ عنوان درمورد همسرتان پيش كسي بدگويي نكنيد. وقتي درمورد او صحبت مي كنيد، بگذاريد عشق و احترام شما براي همه آشكار شود.
10. هر روز زماني را به باهم بودن اختصاص دهيد. ببينيد چه كاري براي هر دو شما بهتر است….با هم غذا بخوريد، آخر شب وقتي كنار هم روي تخت دراز كشيده ايد فيلم تماشا كنيد، با هم براي قدم زدن بيرون برويد و كارهايي از اين قبيل. حتي مي توانيد كارها را باهم مخلوط كرده و برنامه تان را متنوع كنيد. اگر يكي از شما در مسافرت به سر مي برد، شب ها به همسرتان زنگ بزنيد و صدايش را بشنويد. فقط مهم اين است كه زماني را كنار هم بگذرانيد.
عشقولانه...برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 178
1 دوستت دارم نه به خاطر شخصيت تو . بلكه براي شخصيت كه من هنگام با تو بودن پيدا مي كنم.
2 هيچ كس لياقت اشكهاي تو را ندارد و كسي كه چنين ارزشي دارد باعث اشك ريختن تو نمي شود.
3 اگر كسي تو را آن طور كه تو مي خواهي دوست ندارد به اين معنا نيست كه تو با تمام وجودش دوست ندارد.
4 دوست واقعي تو كسي است كه دستهاي تو را بگيرد ولي قلب تو را لمس كند.
5 بدترين شكل دلتنگي براي كسي آن است كه در كنار او باشي ولي بداني هرگز به او نخواهي رسيد.
6 هرگز لبخند را ترك مكن حتي وقتي ناراحتي , چون هر كسي امكان دارد عاشق لبخند تو باشد.
7 تو ممكن است در تمام دنيا يك نفر باشي ولي براي بعضي افراد همه دنيا هستي.
8 هرگز وقتت را با كسي كه حاضر نيست وقتش را با تو بگذراند مگذران.
9شايد خدا خواسته است كه ابتدا بسياري از افراد نا مناسب را بشناسي و سپس شخص مناسب را بدين ترتيب وقتي يافتي بهتر ميتواني شكر گزار باشي.
10 به چيزي كه گذشت غم مخور , به چيزي كه پس از آن خواهد آمد لبخند بزن.
11 هميشه افرادي هستند كه تو را مي آزارند با اين حال همواره به ديگران اعتماد كن . فقط مواظب باش به كسي كه تو را آزرده دوباره اعتماد نكني.
12 خود را به فردي بهتر تبديل كن و مطمئن باش كه خود را مي شناسي , قبل از اينكه شخص ديگري را بشناسي و توقع داشته باشي كه او تو را بشناسد.
13 زياده از حد خود را تحت فشار مگذار. بهترين چيزها زماني اتفاق مي افتد كه توقع نداري
عشقولانه...برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 200
تنها از هم صحبتي با نامزدتان لذت ببريد. اين موضوع قاعده اي اساسي در روابط عاشقانه است
هميشه عاشق و معشوق هم باشيد
در عوض اينكه تصور كنيد هر آنچه شما فكر مي كنيد عاشقانه است بياموزيد كه تصور كنيد آنچه همسرتان در ذهن مي پروراند عقايد عاشقانه هستند
برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 192
وقت ديــــدار تـو اي يــوسف دل
همرهت يک شود اين قافـله دل
يـادم آن ســـوز و نوايـــم آيــــــد
لزرش دل در صــــدايــم آيــــد
اي که از شهـــــــــر دلم ميگذري
در خرابــــات دلم مينگري ؟
من که از ياد حضورت هـــر شب
شوم عاشق که بسوزم در تب
شـعـرهـا گفتـم از اين بيـت رخـت
جـان به قـربـان گـدايان رهـت
يـــــــــــــوسفا آه زليخا بــــــنگـر
اشک مجنون بهــر ليلا بنگـر
در خيالـم به سرايــــت گــــذرم
تا کـه آن خـال سـيـاهـت نگــــرم
گـــربدانـم بـه چـه راهــي گــذري
قصـــد راهت بکـنم تا نگـــري
گوشه چشـم سليـماني تـو
بکــند جسـم و دلــم فــاني تــو
تـو هـمان بـه کـه هـويــدا کـنـمت
تــو هــويدايي کـه پـــيدا کنمت
کـه بـيــنـم رخ جــانـان تــورا
حاضـرم نيسـت کـننـد نام مـرا
نــقـــش رويــت بــه رخ آب زدم
ســنگ دل را بـه تـه چـاه زدم
عشقولانه...برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 206
تاجري پسرش را براي آموختن «راز خوشبختي» نزد خردمندي فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اينكه سرانجام به قصري زيبا بر فراز قله كوهي رسيد. مرد خردمندي كه او در جستجويش بود آنجا زندگي ميكرد.
به جاي اينكه با يك مرد مقدس روبه رو شود وارد تالاري شد كه جنب و جوش بسياري در آن به چشم ميخورد، فروشندگان وارد و خارج ميشدند، مردم در گوشهاي گفتگو ميكردند، اركستر كوچكي موسيقي لطيفي مينواخت و روي يك ميز انواع و اقسام خوراكيها لذيذ چيده شده بود. خردمند با اين و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر كند تا نوبتش فرا رسد.
خردمند با دقت به سخنان مرد جوان كه دليل ملاقاتش را توضيح ميداد گوش كرد اما به او گفت كه فعلأ وقت ندارد كه «راز خوشبختي» را برايش فاش كند. پس به او پيشنهاد كرد كه گردشي در قصر بكند و حدود دو ساعت ديگر به نزد او بازگردد.
مرد خردمند اضافه كرد: اما از شما خواهشي دارم. آنگاه يك قاشق كوچك به دست پسر جوان داد و دو قطره روغن در آن ريخت و گفت: در تمام مدت گردش اين قشق را در دست داشته باشيد و كاري كنيد كه روغن آن نريزد.
مرد جوان شروع كرد به بالا و پايين كردن پلهها، در حاليكه چشم از قاشق بر نميداشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت.
مرد خردمند از او پرسيد:«آيا فرشهاي ايراني اتاق نهارخوري را ديديد؟ آيا باغي كه استاد باغبان ده سال صرف آراستن آن كرده است ديديد؟ آيا اسناد و مدارك ارزشمند مرا كه روي پوست آهو نگاشته شده ديديد؟»
جوان با شرمساري اعتراف كرد كه هيچ چيز نديده، تنها فكر او اين بوده كه قطرات روغني را كه خردمند به او سپرده بود حفظ كند.
خردمند گفت: «خب، پس برگرد و شگفتيهاي دنياي من را بشناس. آدم نميتواند به كسي اعتماد كند، مگر اينكه خانهاي را كه در آن سكونت دارد بشناسد.»
مرد جوان اينبار به گردش در كاخ پرداخت، در حاليكه همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه كامل آثار هنري را كه زينت بخش ديوارها و سقفها بود مينگريست. او باغها را ديد و كوهستانهاي اطراف را، ظرافت گلها و دقتي را كه در نصب آثار هنري در جاي مطلوب به كار رفته بود تحسين كرد. وقتي به نزد خردمند بازگشت همه چيز را با جزئيات براي او توصيف كرد.
خردمند پرسيد: «پس آن دو قطره روغني را كه به تو سپردم كجاست؟»
مرد جوان قاشق را نگاه كرد و متوجه شد كه آنها را ريخته است.
آن وقت مرد خردمند به او گفت:
«راز خوشبختي اين است كه همه شگفتيهاي جهان را بنگري بدون اينكه دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش كني»
عشقولانه...برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 181
عشق.
فروید یکبار هم که شده درست گفته.
عشق مظهر انسانیت است.
تنها عشق است که می تواند از ما در مقابل رشد و تغییر محافظت کند؛
اما متاسفانه همه روزه شاهد این امر هستیم که رنگ آن در زندگی ما کمرنگ تر می شود.
دردنیایی زندگی می کنیم که هدف همه انسان ها مرتفع ساختن نیازهای مادی شان است.
عشق همواره چیزی بوده است که همه انسان ها در تمنای رسیدن به آن بوده اند، اما مشکلاتشان آنقدر زیاد است که نه قادر به یافتن منشا آن هستند و نه راه رسیدن به آن را می دانند. و نهایتاً به همین به راحتی اجازه می دهیم که از زندگی ما بیرون رود.
آمدن عشق و رفتن آن تنها مسئله دراماتیک زندگی کنونی بشر نیست. این امر در زندگی اجتماعی ما نیز طنین انداز است. به عنوان مثال چه نوع عشقی از نظر اجتماعی و یا حتی مذهبی موجه قلمداد می شود؟
زمانیکه این عشق به پایان میرسد، چه کسی بیشترین آسیب را می بیند؟ به هر حال باید دانست که هیچ اکسیری مانند عشق وجود ندارد و مطمئن باشید که تحقیقات پژوهشگران و
کارشناسان در این زمینه، به این زودی ها به پایان نخواهد رسید.
به طور حتم همه ما کسی را می خواهیم که بتوانیم خنده ها و شادی هایمان را با او تقسیم کنیم، نه تنها عاشقش باشیم بلکه با او یک دوست صمیمی هم باشیم، کسی که هم در شادی ها و پیروزی ها همراهمان باشد و هم در غم ها و
دو دلی ها. کسی را می خواهیم که در کنار او احساس آرامش کنیم و به او نزدیک باشیم درست مانند یک روح در دو جسم ؛ چنین زندگی رویای تنها در سایه مصالحه و سازش امکان پذیر خواهد بود.
طی تحقیقات بسیار زیادی که در این زمینه بر روی زوج های مختلف انجام شده، همه آنها اعتراف کرده اند که مفهوم واقعی عشق را در زندگی خود به درستی درک نکرده اند. عشق و سازش چیزی نیست که از قبل وجود داشته باشند و شما آنها را داشته باشید، بلکه باید به کمک هم آنها را بسازید.
باید با هم بحث و مشورت کنید و پس از سپری کردن مراحل لازم، آنها را بوجود آورید.
مصالحه باید به تدریج در میان شما دو نفر رشد کرده و گسترش پیدا کند. به مثابه رشد عشق و ایجاد سازگاری، یک نوع نگرش جدید در زندگی ایجاد می شود و خواست ها و نیازهای شخصی افراد تغییر پیدا میکند.
حال که صجبت از عشق و سازش به میان آمد، اجازه دهید نگاهی به مسئله "شیمی" هم داشته باشیم. وجود شیمی خوب مقوله ای است که سلامت هر نوع رابطه ای را تضمین می کند.
البته در صورت عدم وجود آگاهی کافی ممکن است تبدیل به یک موضوع فریب دهنده شود. مردم در اکثر موارد از آن برای اندازه گیری میزان نزدیکی به یکدیگر استفاده می کنند.
بیشتر افراد تصور می کنند که فرشته جادویی باید بر روی شانه هایشان بنشیند و گرد جادویی بر روی آنها بریزد تا بتوانند همسر ایده آل خود را پیدا کنند، آنها غافل از این قضیه هستند که تنها با کمک گرفتن از قلبشان می توانند آینده رویایی شان را در آغوش بگیرند.
در این راه باید تلاش کنند، سعی کنند تا طرف مقابل را به طور کامل بشناسند و به ارزش ها و اعتقادات او احترام بگذارند.
باید توجه داشت که عشق سطوح مختلفی داردو به صورت متهورانه ارتباط تنگاتنگی میان خصوصیات اخلاقی و فیزیک زیست شناختی افراد دارد.
اگر از روح و جان خود در این راه مایه بگذاریم، بهترین نتیجه را می گیریم و می توانیم همان شکل دلخواه خود را به رابطه مان بدهیم.
در این قسمت نگاهی به نظرات مختلف کارشناسان در این زمینه می اندازیم:
ارزش سازش را نباید بیش از حد طبیعی در نظر گرفت. ممکن است خصوصیات اخلاقی که در نگاه اول دو نفر را مجذوب یکدیگر می کند، برای همیشه به قوت خود باقی نماند. برای مثال شاید با یک نفر ارتباط برقرار کنید تنها به
این دلیل که هر دو ورزش اسکی را دوست می دارید، اما پس از گذشت مدتی ممکن است این سرگرمی مشترک دیگر در نظر یکی از شما دو نفر جذابیتی نداشته باشد.
معمولاً زمانیکه زن و شوهر ها از هم جدا می شوند، می گویند: "ما هیچ وجه اشتراکی با هم نداشتیم" اما حقیقت این است که آنها یک خانه مشترک دارند، صاحب چند فرزند مشترک هستند، و از زندگی مشترکشان چیزی در حدود 30
سال می گذرد.
ارزشی که فرزندان و مسائل مالی به زندگی می دهند، بسیار زیاد هستند. البته منظور ما موارد سطحی نظیر عتیقه جات، ورزش، مسافرت، و چای خوب نیستند.
حساسیت نسبت به قضیه سازش ممکن است در نگاه اول دردسر ساز باشد. تحقیقات من گویای این مطلب هستند که هیچ گونه معیار عینی برای اندازه گیری میزان سازش در خانواده های متفاوت جود ندارد. حتی نمی توان تفاوت میزان سازش در خانواده های سالم و غیر سالم را به صورت عینی ارزشیابی نمود. خانواده های ناسالم احساس می کنند که سازش به طور 100% در یک خانواده سالم وجود دارد.
زمانیکه افراد می گویند: "ما ناسازگار هستیم" همیشه این معنا را می دهد که "خیلی خوب با هم کنار نمی آییم"
افراد احساس می کنند که سازگاری یک مسئله بنیادین در زندگی موفق است، به همین دلیل رفته رفته سازگاری بیشتری از طرف مقابل طلب می کنند. "من از شوهرم انتظار دارم که با خانواده ام جور شود و کارهایی را که دوست دارم انجام دهد، او باید همیشه جذاب به نظر برسد و مرا به مکان های خوبی که دوست دارم ببرد.
" به عقیده من اگر می خواهید زندگی موفق تری داشته باشید بهتر است به اعتقادات یکدیگر ارزش گذاشته و سعی کنید از کارهای یکدیگر درس بگیرید.
بنگاه های شادمانه و مراکز همسر یابی این روزها رونق بسیار زیادی در جوامع مختلف پیدا کرده اند، اما آیا به راستی علم روانشناسی توضیح مشخصی برای کار آنها دارد؟ شاید خیلی کم؛ ارزیابی شخصیت، هیچ کاری نمی کند جز اینکه واکنش متقابل افراد بر روی یکدیگر را نشان می دهد.
یک زوج:
باید بدانند که می توانند در کنار هم یک زندگی معنا دار را ایجاد کنند.
باید یک مامویت در زندگی تعیین کنید و سپس در کنار هم راه رسیدن به آن را بپیمایید.
باید از نظر احساسی نوعی پیوند نا گسستنی میان شما ایجاد شده باشد.
چگونه نیازهای یکدیگر را تامین می کنید؟
آیا شریک زندگیتان همان اشتیاقی که شما به او دارید را متقابلاً انتقال می دهد؟
یکی از دلایلی که زوجین از هم طلاق می گیرند این است که از هم دور شده و میان آنها فاصله ایجاد می شود. من زندگی های مشترک زیادی را ندیده ام که بتوان آنها را از خطر نابودی نجات داد و نمی دانم که اصلاً این امکان وجود دارد که ازدواجی را بتوان از خطر نابودی نجات داد؟
در این جور مواقع مشاوره هم جواب نمی دهد و هنگامیکه زوجین به وکیل مراجعه می کنند شرایط از آنچه که هست هم سخت تر می شود.
زوجین باید از بهره هوشی تقریباً یکسانی برخوردار باشند، بهتر است میزان تفاوت آن از رقم 10 بیشتر نباشد.
شخصیت هم مهم است، اما با اتکا به هیچ دانشی نمی توان دو شخصیت یکسان را با هم مچ کرد. گاهی اوقات مردم جذب شخصیت های مشابه می شوند و گاهی وقت ها جذب شخصیت های مخالف.
اگر مردی دیر به خانه می آید در اکثر موارد همسرش نگران می شود و از او سؤال میکند: "چرا تماس نگرفتی؟" خانم به جای بروز چنین برخورد تندی می تواند اینچنین سر صحبت را باز کند: "عزیزم من نگرانت شدم، اتفاقی که نیفتاده؟"
نمی توان گفت که "زوج سازگار" وجود دارد. تمام زوج ها در مورد مسائل یکسان با هم مخالفت می کنند: پول، رابطه جنسی، فرزندان، زمان، و... زندگی
در حقیقت در سایه مدیریت تفاوت هاست که معنا پیدا می کند. اگر در میان شما "شیمی" مناسبی وجود داشته باشد، تنها چیزی که باقی می ماند این است که به خود و سایرین ثابت کنید که با هم سازگارید.
با این کار به تدریج نزدیکی و سازگاری شما با یکدیگر بیشتر شده و پس از صرف یک مدت زمان مناسب مثلاً در حدود 25 سال- به تدریج تبدیل به یک روح در دو بدن می شوید.
شاید از خود سؤال کنید که آیا اگر شما و همسرتان از مسائل مشابهی خوشتان بیاید و از موارد مشابه بدتان بیاید، این امر کمکی به بهبود رابطه می کند؟ باید توجه داشته باشیم که همه ما از رابطه خود انتظاراتی داریم و تمایل داریم که آنها را به واقعیت نزدیک تر کنیم.
برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 213
نازنينم باورم كن و بگذار با تو دوباره جان بگيرم ميخواهم زندگيم را با تو رونق دهم ٬ خنده را به لبانم باز گردان.
چه سخت غريبهاند اين دو با هم ٬ تو ميتواني آشتيشان دهي؟ دست مهرم را رد نكن دستي كه دست تو را ميجويد.
و اگه يكي شوند دنياي تازهاي ميسازند از جنس عشق. ميشود دوباره فرهاد و شيريني ساخت ٬ ميتوان ليلي و مجنون بود اگر چشمانت ياريام كنند. كاش كلمات جان داشتند و ميتوانستند احساس مرا فرياد بزنند تا باورم كني. اما اميدوارم كه روزي باورم كني و ميدانم كه دور نيست پيوند دستهايمان ٬ به اميد آن روز.
شايد كمي تند رفتم و بعضي حرفهايم درست نبود ولي آخر چقدر صبر؟ تا كي بايد منتظرت بمانم؟ تو خود هم سرگرداني ٬ نميداني چه ميخواهي. ميدانم نگراني ٬ دلهره داري و نميخواهي شكست را تجربه كني ٬ اما مگر ميشود فراموش كرد؟ تو خود گفتي كه عشق را هيچ زمان نميشود از ياد برد حتي اگر براي او هوسي بيش نبود ولي براي تو عشق بود.
اما چاره چيست؟تنهايي! تا به كي؟
نميتوان تنها رفت راه زندگي را بايد تكيهگاهي داشت ٬ ميفهمي؟ سنگ صبوري كه بتوان دامن اشكش قرار داد.
كاش ميتوانستي پرده چشمانت را كنار بزني و مرا با چشم قلبت ببيني. كاش ميتوانستم قلبم را از سينه بيرون آرم تا ببيني كه به عشق تو مي تپد.
من از تو چه خواستم جزء ذرهاي مهر ٬ اندكي محبت و جرعهاي عشق؟ زياد نيست به خدا زياد نيست.
در مقابلش چه ميدادم؟ همه وجودم همه منيتم مال تو.
دوست دارم اسيرت باشم ٬ آري اسير تو و لبخند تو . به اسيري نميبري مرا؟
ميدانم حرفهايم را به تمسخر ميگيري ٬ آري خوب ميدانم كه ميخندي. تو به هر كس كه دوستت بدارد ميخندي . تو به چشمان ترم مينگري ميخندي. من به لبهاي پر از خنده تو ميگريم.
عشقولانه...برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 190
اين قلب سرخ و پر از درد من تقديم به تو.
زيباترين٬ تنهاترين و جاودانهترين احساسم يعني عشق در اين قلب سرخ نيز براي تو.
اين قلب سرخ بيطاقت را از من بپذير عزيزم.از تمام دار دنيا تنها همين قلب را دارم.
عزيزم اين قلبي كه اينك ويرانهاي بيش نيست را با تمام وجودم به تو هديه ميكنم.تويكي بيا و با آن مدارا كن. عزيزم با اطمينان كامل اين قلبم را به تو هديه ميدهم و انتظار دارم كه قدر آن را بداني و براي هميشه نزد خود نگه داري و با عطر نفسهايت٬ خون عاشقيت٬ احساس محبت و مهربانيت آن را زنده نگهداري.
همين قلب هزاران عاشق و مجنون دارد ولي من اين قلب بيارزشم را تنها لايق تو ميدانم و تنها به تو تقديم ميكنم چون كسي ديگر به جزء تو لايق آن نيست و قلب من ارزشي بالاتر از اين دارد كه در دلهاي بيمحبت و بيمهر ديگران اسير شود.ميدانم تو اين بازيچه سرخ را دوست داري تو يكي ديگر آن را بازيچه خودت قرار نخواهي داد و تو آن را به عنوان پر ارزشترين هديه از سوي من نزد خود نگه خواهي داشت.ميداني كه چقدر درون اين قلب سرخ من عشق نهفته است؟ ميداني كه درون اين قلب شكسته من چقدر محبت و آرزو و اميد نهفته است؟ پس قدر آن را بدان اي يار عاشق من. مرا به تنها آرزويم برسان و تو يكي قلب مرا با بيمحبتي شكنجه نده.
تنها با همين بازيچه سرخ زندهام و وقتي ببينم در دل تو اسير باشد و آن را از من بپذيري نه تنها براي هميشه زنده ميمانم بلكه ميدانم خوشبخترين عاشق دنيا خواهم بود و ديگر احساس تنهايي نخواهم كرد.
اين هديه بي ارزش را از من بپذير٬ تنها در دل خودت نگه دار. با خون عاشقيت٬ احساس محبتت و هواي دوست داشتنت آن را براي هميشه زنده نگهدار عزيزم.
عشقولانه...برچسب : نویسنده : ♂♥ⓃⓐⒻⓐⓈ♥♂ nafasi بازدید : 203